مجموعهی آسیموف در آغاز که در سه جلد منتشر گردیده، ویترینی است دیده نشده از نبوغ آسیموف جوان در داستان سرایی، دکتر آسیموف با جزئیاتی حیرتآور دربارهی هر داستان توضیحاتی ارائه کرده از اینکه چگونه و چه زمانی ایده نوشتن هر داستان به ذهنش رسیده و سیر تغییر و تحولات حرفهای خود را بیان نموده است.
خانم محترم، به تازگی شنیدهام داستان جدیدتان درباره من است. حقیقتش این است که بسیار متعجب شدهام. من شما را نمیشناسم، نمیدانم در زندگیتان چقدر از دست دادهاید، چه تجربههایی داشتهاید. اصلا میاین دانید همه چیز یک آدم بودن یعنی چه؟ تا به حال کسی همه چیزتان بوده؟ میدانید از دست دادن همهچیز چه معنایی دارد؟ میدانید آدم وقتی همه چیزش را از دست میدهد چه حالی دارد؟ میدانید به آدمی که همهچیزش را باخته میگویند پاکباخته؟ میدانید آدم پاکباخته سر نترس دارد؟ میدانید سر نترس آدم پاکباخته از شجاعت ذاتیاش نیست؟ میدانید او نمیترسد چون چیزی برای از دست دادن ندارد؟...
اسطوره را ارج نهید. نابغه را گرامی بدارید. قهرمان را بستایید. اما هرگز یاغی را دست¬کم نگیرید.
مجموعه داستان کوتاه علمی تخیلی
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.