جوزف شوارتز، خياط بازنشستهايست که در سال 1949 در خيابانهاي شيکاگو قدم ميزند که ناگهان خودش را در دنيايي غريبه مييابد. در تلاش براي يافتن کسي که از او کمک بخواهد، خانهاي مييابد و پس از مراجعه به آن متوجه ميشود که مالکان خانه به زباني حرف ميزنند که او آن را درک نميکند.
مجموعه داستان کوتاه علمی تخیلی
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.