«آخرين آرزو» اولين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسنده لهستاني است. مجموعه کتابهاي ويچر، علاوه بر اينکه مخاطب زيادي دارند، منبع اقتباس يک سريال تلوزيوني و چند بازي کامپيوتري هم بودهاند. عمده دليل معروفيت جهاني اين کتابها، مجموعه بازيهاي کامپيوتري ويچر هستند که جزء پرافتخارترين عناوين تاريخ بازيهاي کامپيوتري محسوب ميشوند. اين کتاب شامل مجموعهاي از داستانهاي کوتاه است، که هر کدام به سهم خود، خواننده را با دنياي خاص ويچرها آشنا ميکند و پيشزمينهاي براي خواندن داستانهاي بلند اين مجموعه هستند.
«شمشير سرنوشت» دومين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «آخرين آرزو»، که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، شامل مجموعه داستانهاي نيمهکوتاهي است که هر کدام خواننده را با گوشهاي از دنياي خاص ويچرها آشنا ميکنند و پيشدرآمدي براي خواندن پنج جلد بعدي مجموعه، که داستانهايي بلند و خطي هستند، محسوب ميشود.
اين کتاب ادامهي ماجراهاي گرالت ريويآيي، ويچر معروفي است که از شهري به شهر ديگر ميرود و به کمک مهارت شمشيرزني و قدرتهاي جادويي مخصوصش، به جنگ انواع هيولاها و موجودات پليد و شيطاني ميرود. ولي اينبار گرالت با چيزي فراتر از يک هيولا روبرو ميشود. او اينبار در برابر سرنوشت قرار ميگيرد؛ شمشير دولبهاي، که يک لبهاش مرگ است و لبهي ديگرش...
خون الفها سومین کتاب از مجموعهی ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسندهی لهستانی است. این کتاب برخلاف دو جلد قبلی این مجموعه، یعنی کتاب آخرین آرزو و کتاب شمشیر سرنوشت که پیش از این نشر کتابسرای تندیس چاپ کرده است، دیگر مجموعهای از داستانهای نیمه کوتاه نیست؛ در واقع اولین جلد از حماسهی بلند هشت جلدی ویچر محسوب میشود. داستان این جلد دقیقا از ادامهی کتاب شمشیر سرنوشت آغاز میشود؛ زمانی که گرالت سرانجام سیری را بعد از اتفاقات بسیار پیدا میکند و همراه خود به قلعهی کایرمورهن میبرد. سیری، دختر کهنخون، دختری از خون الفها را با خود به قرارگاه ویچرها میبرد.
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
اينبار عوامل بسياري دست به دست هم دادهاند که گرالت را از سيري جدا کنند؛ از شاهان و جاسوسهايشان گرفته، تا انجمن جادوگران، الفهاي شورشي و در نهايت جنگي که آغازگر دوران نفرت و حقارت است.
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.
«برج پرستو» ششمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «غسل آتش» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده است، داستان گرالت ريويآيي و سرنوشتش سيري را روايت ميکند.
داستان کتاب ششم (برج پرستو) آغاز و پايان خيلي از ماجراهاي گرالت و سيري است. البته اين بار تمرکز اصلي بر روي شخصيت سيري، شاهزادهي سينترا است. او بعد از پشت سر گذاشتن موانع مختلف، حالا ديگر ميخواهد سرنوشتي را که برايش مقدر شده است، محقق کند. ولي در اين راه موانع بزرگتري از موانع قبلي وجود دارند که شايد حتي او را از ادامهي مسير بازدارند.
فصل طوفانها هشتمين و آخرين رمان از مجموعهي پرطرفدار حماسهي ويچر است. داستان اين بار بيش از پيش بر شخصيت گرالت ريويايي متمرکز ميباشد، و طيف گستردهاي از جنبههاي شخصيتي او را به تصوير ميکشد.
ويچر گرالت تا کنون دردسرهاي زيادي را از سر گذرانده است. اما مسلما گم شدن شمشيرهاي محبوبش چيزي نيست که به آن عادت داشته باشد. او در پي نااميدي از شکايت و پيگيري حقوقي، تصميم ميگيرد خود به کشف حقيقت شمشيرهاي گمشدهاش بپردازد. او در اين راه چارهاي ندارد جز اعتماد کردن به کساني که بيش از هيولاهايي که به کشتن آنان وفق يافته بود موجب نگرانياش ميشوند.
مجموعه داستان کوتاه علمی تخیلی
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.
هر تمدني که دست به ابداع و نوآوري نزند، هر تمدني که پاسخِ پرسشهايش را در تحقيقاتِ گذشتگان بجويد، هر تمدني که دانستههايش بيشتر از ندانستههايش باشد، محکوم به نابودي است. امپراتوري کهکشاني هم به مدتِ دوازدههزار سال بر بيست ميليون سيارهي بشر حُکم رانده و در تمامِ اين دوران صلح و آرامش را برقرار کرده. اما به آن مشکلاتي دچار شده که تمدنهاي ديگر را به نابودي کشانده و در نتيجه فروپاشياش نزديک است.