اگر در شبیهسازی زندگی میکردیم، چطور ممکن بود بفهمیم شبیهسازی است ؟ ساعت سه صبح با تراموا از دانشگاه به خانه برگشتم. زیر نور گرم واگن درحال حرکت، چشمانم را بستم و از جزئیات حیرت زده شدم. لرزش آرام تراموا روی ضربهگیر هوایی آن. صداها ، نجوای به شدت نامحسوس حرکت، گفتگوهای آرام بین مردم آهنگ کم طنین یک بازی که از یک گوشی شنیده میشد ، با خودم گفتم، ما در یک شبیهسازی زندگی میکنیم، این ایده را در ذهنم آزمودم اما همچنان به نظرم بعید میرسید، چون میتوانستم عطر گلهای رز زردی را احساس کنم که زنی در صندلی کناری من با احتیاط دو دستی گرفته بود، ما در شبیهسازی زندگی میکنیم ولی من گرسنه بودم و آیا باید باور میکردم این هم شبیهسازی است؟
مجموعه داستان کوتاه علمی تخیلی
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.