یک کودک گمشده، یک پدر ناامید یک سفر در جهنمی به نام تیمارستان. یک سال پیش، در یک شب سرد و برفی مکس برگهوف کوچولو ناپدید شد. فقط مجرم میداند چه اتفاقی برای او افتاده است. اما او در بخش قرنطینهی فوق امنیتی آسایشگاه روانی اشتاین، زندانی است و در این مورد سکوت مطلق اختیار کرده و تحت هیچ شرایطی حاضر به حرف زدن نیست. پدر مکس برای درک حقیقت و دستیابی به آن تنها یک راه دارد: باید خودش زندانی شود.
مجموعه داستان کوتاه علمی تخیلی
«غسل آتش» پنجمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «دوران حقارت» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
داستان کتاب پنجم (غسل آتش) دقيقاً از پايان کتاب چهارم (دوران حقارت) ادامه پيدا ميکند و وقايعي که بعد از ناپديد شدن سيري در جزيرهي تانِد رخ دادهاند را روايت ميکند. اين بار گرالت در مسيرش براي رسيدن به سيري، بايد چالشهاي بزرگي را پشت سر بگذارد. البته او در اين مسير تنها نيست و همراهان بسياري پيدا ميکند.