کتاب ریگانت - جلد 4 - توفان سوار
«اگه يه بچه از گرسنگي در حال مرگ باشه، بهش غذا ندم و بميره، مگه نه اينکه من باعث مرگش شدهام؟ اينها احمقن و حتي بلد نيستن شکار کنن اما بچه همراهشونه. دارن از گرسنگي تلف ميشن. من غذا دارم. اگه الان بذارم و برم روح بزرگ از اين کارم غمگين ميشه.»
فيرگل گفت: «جد در جد اين آدمها هيچ درکي از روح بزرگ نداشتهان و ندارن. اونها بيفکر و طماعن، بيرحم و پستن. زمين رو نابود ميکنن و کوهها رو از هم ميشکافن، جنگلها رو از بين ميبرن و رودخونهها رو آلوده ميکنن.»
«فکر کنم منظورت اينه که اگه من يه شر کوچيک انجام بدم يه خير بزرگ بوجود بياد. شايد اين حقيقت بزرگي باشه. اما حقيقتي نيست که دلم بخواد درکش کنم. من سائوگوانتا هستم. يه شکارچيام. نميذارم بچهها گرسنگي بکشن. روح بزرگ به خاطر همچين عملي به من استعداد شکار و هماهنگي با سرزمين و مردمم رو نداده.» بعد بلند شد و گوشت آهو را بروي شانههايش گرفت.
فيرگل ايستاد. آشفتگي اوليه از وجودش رخت بربسته بود و حس ميکرد باري از دوشش برداشتهاند.
«تو مرد بزرگي هستي سائوگوانتا. من هم باهات ميام.»
کتاب ریگانت - جلد 4 - توفان سوار
مشخصات | |
---|---|
نویسنده: | دیوید گمل |
مترجم: | ژاله فراهانی |
تاریخ چاپ: | 1397 |
نوبت چاپ: | 1 |
ناشر: | کتابسرای تندیس |
شابک: | 9786001820083 |
مشخصات فیزیکی | |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحات: | 520 |
برند |
![]() |
وزن | 562 گرم |
نظرات کاربران درباره کتاب ریگانت - جلد 4 - توفان سوار
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد کتاب ریگانت - جلد 4 - توفان سوار نظر می دهد.